روز پنجشنبه خداوند توفیق داد تا در خدمت عزیزان موسسه راهبردی علوم و معارف اسلام باشم. از ساعت 9 صبح تا ساعت 7 بعدازظهر کارگاهی پیرامون روش سناریونویسی برگزار کردم و بحمدالله دوستانم در این موسسه بازخورد مثبتی به بنده دادند.
محتوای کارگاه به طور خلاصه، اینگونه بود:
یکی از سوالاتی که ممکن است برای دغدغهمندان حوزه دین پیش بیاید، سوالی است که در کارگاه سناریونویسی از بنده پرسیده شد:
با توجه به ثبات اغلب گزارههایی که از منابع دینی استخراج میشود، چگونه میتوان این گزارهها را در قالب برنامهریزی سناریویی به کار گرفت؟
پاسخ به صورت خلاصه اینگونه است:
در هر سناریو، سه جزء اصلی دیده میشود:
به زعم بنده، میتوان ضمن پرسیدن سوال صحیح و به کارگیری شیوه صحیح سناریوپردازی، گزارههای دینی را
یکی از مسائل پیش روی دولتمردان در این زمانه، خطمشیگذاری در حوزههای گوناگون است. در حالت معمول، این فرآیند به صورت تک خطی و با توجه به نیازهای کنونی انجام میشود؛ و در بهترین حالت، با توجه به نیازهای احتمالی آینده؛ نکتهای که شاید نقطه ضعف اساسی این فرآیند باشد،
پاسخ کوتاه به این سوال، شاید این باشد که:
آیندهپژوهی، نگاه تک خطی برنامهریزی استراتژیک را به نگاه چندخطی تغییر داده است.
به طور خلاصه،
در برنامهریزی استراتژیک:
ابتدا چشم انداز و ماموریت سازمان مشخص میشود؛
سپس اهداف کلان، اهداف میان مدت و اهداف کوتاه مدت مشخص میشوند؛
و در نهایت اهداف کوتاه مدت به اهداف و برنامههای عملیاتی ترجمه میشوند.
اما
در آیندهپژوهی:
ابتدا یک تصمیم حیاتی